آیا سکس می تواند فیلم جو را بفروشد؟

فیلم «گنجشک سرخ» یک تریلر جاسوسی پیچیده است که هستهی اصلی داستانش پیرامون هنر کمپرومات (Kompromat) شکل گرفته است. بدون اینکه وارد جزئیات شویم، داستان فیلم پیرامون جستجو برای «تنها منبع خوشحالی» است و در ادامه با اضافه شدن اِلمانهای سورئال، به مضامین اجتماعی-سیاسی دیگری هم پرداخته میشود. داستان پیرامون مردی اتفاق میافتد که در این جهان پرهرجومرج، میخواهد یک ساختار ریاضیاتی پیدا کند که کلید درک همه چیز است؛ او در این مسیر، روی ترس ابدی ما از مرگ، جهان باقی و حضور مطلق خداوند دست میگذارد. او که به همراه پسرش در حال سفر با قطار هستند ناگهان با حملهی تروریستی روبرو میشود و قطارشان توسط تروریستهایی که سلاح بیوشیمیایی دارند از ریل خارج میشود.در اثر این اتفاق این مامور زبده خودش کنترل قطار را بر عهده میگیرد و برای نجات مسافران دست به کار میشود. بنابراین او شانس ساخت یک اثر قابلقبول را داشت اما نتیجهی نهایی بههیچوجه خوب نیست. همانطور که قبلا گفته شد، معمولا زیرژانر مردان در ماموریت از دو دسته فیلم تشکیل میشود: نوع سرگرمکننده، پر از شور و هیجان و اندک مقداری از تفسیر و فیلمهای جدی جنگی که چیز زیادی برای گفتن دربارهی جنگ دارند اما خیلی علاقهای به سرگرمکردن مخاطب خود ندارند.

دو سال پس از وقایع فیلم اول، پیتر تلاش میکند تا بین ابرقهرمانی و زندگی خصوصی خود تعادل ایجاد کند و هنوز هم به دنبال مری جین واتسون است که اکنون نامزد کرده است. ژان کلود ون دام مدتی پس از سریال «غارتگر» که بهواسطهی آن دوباره تبدیل به یک ستاره شده بود با «لژیونر» تلاش کرد تا اثر دراماتیک دیگری را ارائه کند که خب تلاش ناموفقی بود و توفیق چندانی نداشت. اثر ساختارشکن ویلیام فریدکین نهتنها بر فرهنگ عامه تاثیری مادامالعمر گذاشت بلکه از نظر مضمونی هم جلوتر از زمانهاش بود؛ فیلمی که برداشت متفاوتی از تقابل خیر و شر ارائه میدهد، به شک و ایمان و کشمکشهای روانی آدمها میپردازد و برای رستگاری و فداکاری آدمی مرثیه میخواند. آنچه که فیلم را ترسناک میکند و به آن بعدی مهیب میدهد، تصویر آخرالزمانی و ویران شدهی شهر نیویورک و تک افتادگی مردی تنها در میانهی قاب فیلمساز است که مانند یک قهرمان اساطیری در طول روز حکومت میکند و در یک جدال نابرابر، پیروزی خیر را هر روز صبح با بر آمدن آفتاب، یادآور میشود. زدن به دل شهری مدرن و امروزی و نمایش چهرهی کریه زندگی آدم امروزی دیگر دستاورد فیلم در جستجوی خوشبختی است و البته که قرار گرفتن همهی اینها در کنار هم از بابت دیگری هم فیلم را مهیب میکند: از این بابت که قرار دادن خود به جای این پدر و پسر بسیار راحتتر از بقیهی شخصیتها در فیلمهای دیگر است و هر لحظه میتوان با ایشان همذاتپنداری کرد.

فیلمهای زیادی با محوریت انسانهای گرفتار در منطقهای متروک و به دور از اجتماع ساخته شده، اما هیچکدام طنین مهیب این فیلم را ندارند. البته ناگفته نماند که او در اواخر دههی 90 افت زیادی را از نظر شغلی تجربه کرد اما با فیلم نیمه اتوبیوگرافیک «جیسیویدی» بازگشت شکوهمندی به سینما داشت و در ادامه با حضور در فیلمهای «بیمصرفهای 2» و قسمت جدید «سرباز جهانی» روند رو به رشد خود را حفظ کرد. در بازگشت به زندگی بعد از جنگ به او شغلی واگذار می شود که از آن طریق باید نامه های مردم را برایشان تایپ کند و احساسات آنها را از طریق نامه به مخاطب شان ارسال کند. یکی از این جاسوسان، تاجری است که اطلاعات نظامی را به رومیان منتقل میکند، اما معاویه او را مجبور میکند که برای او جاسوسی کند. انتخاب اینکه جوزف گوردون لویت و بروس ویلیس هر دو نقش شخصیتی واحد را ایفا کنند به طور یقین ریسکهای خود را داشته، اما در نهایت مشخص میشود که جانسون تیم بازیگران خود را به درستی انتخاب کرده و نوآوریهای گوناگون در داستانسرایی و تصویرسازی، لوپر را به یکی از بهترین فیلم های علمی تخیلی جهان تبدیل میکنند.

تیم اعزامی شامل گروهی از متخصصان مختلف است: یک زیستشناس، یک انسانشناس، یک روانشناس، یک نقشهبردار، و یک زبانشناس. شاید به همین دلیل مهم باشد که این فیلمها را از نگاه حرفهایتر متخصصان بررسی کنیم. در طول فیلم لحظههای ترسناک و دلهرهآور زیادی میبینیم و داستانش هم مدام ما را وادار میکند که نتیجه را حدس بزنیم و صورتچرمی را در بین آنها پیدا کنیم. فیلم که اروین کرشنر کارگردانی کرده و جرج لوکاس و لارنس کاسدان فیلمنامهنویسهایش هستند، از نظر دیالوگنویسی و شخصیتپردازی در بالاترین سطح است، و یکی از متقاعدکنندهترین داستانهای مجموعه را دارد، پر از لحظههای خاص برای شخصیتهای مختلف داستان: پرواز میلنیوم فالکون در میدان سیارکها، منجمد شدن هان سولو، نبرد لوک و دارث ویدر، فریاد چوباکا بر سر ویدر (بله، صحنهی مهمی است!). معاویه و حسن و حسین (به عربی: معاویة والحسن والحسین) یا حسن و حسین (به عربی: الحسن والحسين) مجموعه تلویزیونی است به کارگردانی عبدالباری ابوالخیر با بودجه سه میلیون دلاری است که در کویت تولید و در ماه رمضان سال ۲۰۱۰ پخش شد. با درگذشت پیامبر اسلام، شرایط ویژهای در زندگی حسن مجتبی آغاز شد که در ماجراهای سقیفه و پس از آن فدک و رویدادهای مربوط به آنها نمود یافت. شروع کار بازی ندای وظیفه با داستانهایی از جنگ جهانی دوم بود.

برگمان در کارهای آخرش به بازیگران اجازه میداد تا کمی نقششان را متفاوتتر از چیزی که برگمان در ذهن داشت بازی کنند، چرا که - به گفتهٔ او - هنگامی که به آنها اجازهٔ این کار را نمیداد نتیجهٔ کار یک «فاجعه» میشد. اسرار ارگانیسم از آن فیلمهای رادیکالی است که هرگز به آن اجازه داده نشد تا حرفهایش را بزند؛ این فیلم برای هر نوع مخاطبی مناسب نیست اما اگر به سینمای اروپای شرقی (خصوصا دههی 70 میلادی) علاقهمند هستید، آن را از دست ندهید. اما شخصیتهایی مانند مرد مورچهای به یاری آنها میشتابند. «آخرین مرد سیاه در سانفرانسیسکو» اولین فیلم جو تالبوت است و در جشنواره ساندنس سال گذشته جایزه بهترین کارگردان تازهوارد را گرفت. رنی هارلین که «بوسه طولانی شببخیر» (1996) و «دریای آبی عمیق» (1999) در کارنامه داشت، از کسانی بود که ایدههایش مورد توجه تهیهکنندگان قرار گرفت. حتی رابرت ردفورد فیلم همه چیز از دست رفته است در پهنهی بیکران آبی دریا تنها است اما قصهی شخصیتی که در زیر خاک و در گوری زنده به گور شده باشد و فقط یک موبایل برای برقراری ارتباط در اختیار داشته باشد و حتی نداند که کجا دفن شده، کمتر در تاریخ سینما نمونه دارد.

این در حالی است که آنها نه آبی برای نوشیدن دارند و نه غذایی برای خوردن و آفتاب سوزان هم بر آنها میتابد … آنها علاوه بر فرار از دست نیروهای ترسناک حکومت شوروی، باید یک مسیر 6500 کیلومتری را که از دل انواع اقسام محیطهای وحشتناک طبیعی میگذرد پشت سر بگذارند و با مشکلاتی مانند سرما و برف، بیغذایی، خستگی، آفتاب سوزان و گرما و … حال او و همراهانش در حین بازگشت با سانحهای روبهرو میشوند و همین سبب میشود تا مرد از تواناییهایش که خبر از یک گذشتهی غریب میدهد استفاده کند تا در سرما و برف سوزان زنده بماند. درهرحال مردعنکبوتی: بازگشت به خانه یک مردعنکبوتی امروزی را به مخاطبان امروزی نشان میدهد که قرار است مقدمهای برای عصر جدید دنیای سینمایی این شخصیت باشد. فیلم راه بازگشت از کتابی به نام پیادهروی طولانی به قلم اسلاوومیر راویکز اقتباس شده است. فیلم از رمانی به همین نام به قلم یان مارتل اقتباس شده است. فارغ از نتیجهی نهایی حتی مرگ، او در پایان به لیموزین بازمیگردد، لباس خود را عوض میکند و برای نقش بعدی آماده میشود. فیلم نسل بعدی حداقل تلاش کرده بود مسیر متفاوتی را در پیش بگیرد (اگرچه نتیجهاش فاجعهبار بود)، اما کشتار با ارهبرقی در تگزاس 3 رسما کپی همان قسمت اول است و هیچچیزش را تغییر ندادهاند.

اما این والت دیزنی در دههی 1930 بود که این ژانر را به مخاطب جهانی شناساند. دوم سن بالای او است که عملا توانایی او را کاهش میدهد. تصاویر سیاه و سفید فیلم اولین انتخاب کارگردان برای رسیدن به مقصودش است و نماهایی با هدروم زیاد (فاصلهی خالی زیاد سر سوژه تا بالای کادر) دیگر مشخصهی تکرار شونده در قابهای فیلم است؛ همچنین بازی او با خطوط هندسی که خبر از تغییراتی درونی در شخصیت صالی میدهد. هر کدام حاوی تخم یک بیگانه است؛ و شاو متوجه میشود که مهندس اکنون سفینه را بسوی زمین نشانه میرود. باز هم در بستر فیلمی با محوریت حضور زامبیها و این بار آدمی تکافتاده که یک تنه زندگی سابق انسان بر روی کرهی زمین را نمایندگی میکند. فیلمی که به طرز عجیبی همه از حاکمیت تا مردم از آن استقبال کردند و راضی بودند. سینما این قابلیت را دارد تا ناممکنها را به ما نشان دهد، ذهنمان را بیدار و طرز تفکرمان را عوض کند. گروه اکتشاف دوم در این میان دو تن از اعضای گروه اکتشاف اول را یافته که به طرز فجیعی روز قبل کشته شده بودند. بازی بازیگران فیلم هم عالی است و همچنین حضور ستارههایی مانند براد پیت یا مایکل فاسبیندر، لذت تماشای 12 سال بردگی را دو چندان میکند.

نحوهی کار جاسوسان واقعی کاملا بادقت و حساب شده است و از تاکتیک های پیچیدهای برای محافظت از مردم و آرمانهای کشورشان استفاده میکنند که بدون در نظر گرفتن کمبود ابزارهای پر زرق و برق یا تواناییهای مافوق بشری نیز کار آنها ذاتا جذاب است. با وجود اینکه این فیلم به حد کافی برای مخاطبان امروزی پر زرق و برق و مدرن است، اما آنقدری بدیع نیست که بتوان آن را گامی رو به جلو برای دنیای سینمایی مارول دانست. تنها بازمانده با رویارویی چهار مرد با دهها جنگجوی طالبان، خشونت این ماموریت را به تصویر میکشد، حتی اگر به اندازه کافی به مسایل جزیی و دقیق تاریخی نپردازد. فیلم بازتابی از زندگی انسان در طول یک روز است که با نزدیک شدن به شب، آهسته به سوی مرگ، فقدان، غضب، خشونت و تنهایی گرایش پیدا میکند. جلوههای بصری انیمیشن نیز بسیار دیدنی است و نگاه والدین و فرزندان را به سوی خود جلب میکند. انیمه فروتس بسکت دارای درس های مهم، فضایی نوستالژیک، تصاویر زیبا، و بسیار سرگرم کننده است؛ که با لحظاتی امیدوارکننده، قلب شما را نوازش می دهد. به همین دلیل فیلمی مانند جنگ جهانی زی (world war z) با محوریت حضور زامبیها به سینمای بقا تعلق ندارد اما فیلم من افسانهام جایش همینجا است؛ چرا که در جنگ جهانی زی روابط علت و معلولی موجود در سناریو و همچنین هدف آدمهای اصلی فقط زنده ماندن نیست بلکه اهداف دیگری هم دارند اما در من افسانهام شخصیتها فقط در جستجوی راهی برای زنده ماندن میگردند؛ این قیاس را میتوان با فیلم مکس دیوانه (mad max) هم انجام داد که سناریوی آن فقط حول زنده ماندن افراد نیست بلکه هدف پیدا کردن سرزمینی است که در آن آرمانی وجود دارد.

جنگیر: مومن فارغ از اینکه کلیشهای است، از نظر فنی هم فیلم قابلقبولی نیست و اگرچه از آثار فوق وضعیت بهتری دارد اما نوید روزهای بهتری را برای این مجموعه نمیدهد. جایی که واقعاً نشان میدهد مجموعه ندای وظیفه یک سر و گردن از رقبای خود در این زمینه بهتر است. اگرچه دنیای سینمایی مردان ایکس با فیلم Dark Phoenix 2019 به پایان رسید ، اما در حقیقت تنها چیزی که واقعاً به پایان رسید تولید فیلم های مردان ایکس توسط کمپانی فاکس قرن بیستم (20th Century Fox) بود ( در سال 2017 کمپانی فاکس قرن بیستم توسط کمپانی دیزنی خریداری شد ) . با ورود ونوم و مردشنی به فیلم، مردعنکبوتی 3 داستانی را که واقعاً باید میگفت به دست فراموشی میسپارد و کمیت را فدای کیفیت میکند. از زمان اولین حضور مردعنکبوتی در فرم سینمایی، بحث بر سر کیفیت هر نسخه به سرعت به یکی از مباحث داغ سینمایی تبدیل میشد.

نکتهی جالب حضور فرزند واقعی ون دام، کریستوفر ون وارنبرگ در نقش پسر اوست. ژان کلود ون دام از مشهورترین هنرمندانی است که با تکیه بر تواناییهای رزمی خود در فیلمها به شهرت رسیدهاند. «دوشان ماکاویو» اثری پرزرقوبرق ساخته است که هر کدام از نماهایش، حس متفاوتی به شما میدهد و ناخواسته به بعضی از چیزهایی که خواهید دید، واکنش نشان میدهید. فقط میتوان گفت که اوقات بسیار خوشی با این فیلم خواهید داشت. متأسفانه این مختصر حوصله بحث در بارۀ مجازات ماهانه و ادبی را نداشت که نقش مجموعه آنها در گردش سلیم و اثر بخش مطبوعات فارسی این هفده ساله بسیار مؤثر بوده است و نیز مجال بحث درباره مطبوعات ولایتی را که چه بسا عاقلانهتر و مرتیتر و آبرومندتر از محصولات تهرانیها کشتهاند و هنوز هم میگردند و بسیار کمتر از این دومیها در مسیر زیروبم وقایع زمان قرار گرفتهاند و حق هم چنین بوده است. ما هم در مقام ببیننده او را درک میکنیم و دیگر آن مرد منفور ابتدای اثر نمیدانیم. گوئینت پالترو که در فیلمهای مرد آهنی و مرد آهنی ۲ در نقش پپر پاتس ظاهر شده بود، به اصرار داونی در این فیلم هم حضور یافت. تفاوت قصه و امکاناتی که این تصمیم در اختیار سازندگان قرار میدهد، کاملا واضح است؛ اگر تعدادی آدم در برابر خطری قرار بگیرند، میتوانند روی قدرت هم حساب کنند تا از پس مشکل برآیند اما حضور افراد دیگر همواره چالشهای دیگری را در برابر این بختبرگشتگان قرار میدهد که همان کنار رفتن حجابها و بروز شخصیت واقعی آدمها و تلاش برای زنده ماندن به هر قیمتی است.

تمام تلاش بومیان در این سالها صرف حفظ ارزشها و آداب و رسوم خود شده اما چون از سمت غارتگران نامتمدن خوانده میشدند، یا باید فرار میکردند یا به شیوهی زندگی آدم سفید پوست تازه آمده آری میگفتند. حال که به لطف شرکت دیزنی و ولخرجیهای دستودلبازانهاش کلی فیلم تازه به این مجموعه اضافه شده، فرصت خوبی است که یک ارزشگذاری تازه از فیلمهای «جنگ ستارگان» ترتیب دهیم. شماره 2 اولین عنوان این مجموعه بود که روی کنسولهای نسل 7 عرضه شد. این فیلم اولین عنوان سه گانه ویتنام الیور استون است و فیلمهای Heaven & Earth و Born on the Fourth of July این سه گانه را کامل میکنند. باوجود اینکه تعداد بیشماری فیلم جنگی کلاسیک بر رویدادهای بزرگی مانند جنگجهانیدوم یا جنگ ویتنام متمرکز شدهاند، دیدن فیلمهای خوبی که جنگهای تازهتر را بررسی میکنند، چندان معمول نیست. ژان اوبن بطور نمونه چندین مثال و از جمله چند دو بیتی ظاهراً از خود شیخ صفی، یک دو بیتی به زبان «اردبیلی»، یک دوبیتی دیگر به زبان «خلخالی»، یک جمله به زبان «تبریزی» و دو جمله از خود شیخ نقل میکند که به لهجه و یا گونه آذری باستان نوشته شده است. در زبان چینی که علی الاصول برای هرمفهوم یک واژه دارد، این واژهها دچار تغییر نمیشوند، بلکه کنار هم قرار میگیرند و با این ترتیب معنای معینی میدهند.

البته، در مقابل هر حماسهی جدی جنگی، ما یک همتای شاد و شوخ نیز داریم که «توپهای ناوارون» طلایهدار آن است. تلاش شان پن برای نمایش تاثیر هر ماجرایی بر روح و روان شخصیت اصلی و نتیجهی درام، «در دل طبیعت وحشی» را به یک فیلم ماجراجویی تبدیل میکند که هر لحظهاش از هر ماجرایی تاثیرگذارتر است. مادرش برایش یک کرهی جغرافیا میخرد و از دل آن کره، موجودی به نام پاتال از آن بیرون میآید که میخواهد آرزوهای وحید را برآورده کند. داستان درباره درگیریهای دون کورلئونه یا همان پدرخوانده با رقیب خود و مشکلاتی که در این بین پیش میآید است. «سی سی باکستر اکنون چهار سال است که کارمند دون پایهی یک شرکت بزرگ بیمه با سی هزار کارمند است. «جنگیر: آغاز» و دیگر فیلم این فهرست، «قلمرو: پیشدرآمدی بر جنگیر» (به کارگردانی پل شریدر)، هر دو قربانی حماقتهای شرکت برادران وارنر هستند. دو دختر نگونبخت ناپدید میشوند و چند روز بعد بازمیگردند اما تغییر کردهاند. رونالد امریش شاید به اندازه برخی از همتایان خود در ساخت اثری علمی تخیلی ماهر نباشد، اما میداند چطور ذهن مخاطبان را درگیر و آنها را سرگرم کند. در این سال هم شاهد آثار مختلفی از سینمای جهان در ژانرهای مختلف، از درام و کمدی گرفته تا فانتزی و علمی تخیلی، خواهیم بود.

بسیاری از طرفداران سینما و علاقمندان به سبک اکشن شاید اطلاعی از این نداشته باشند که این فیلم مورد انتظار سال 2024، برگرفته از یک سریال تلویزیونی دهه 80 است و چیزی که بیشتر از آن مهم به نظر میرسد، نقش اصلی این فیلم توسط یک هنرپیشه ایفا خواهد شد که در سال 2023، در یک فیلم کمدی عاشقانه موفق نقش آفرینی کرده است. سکانسهایی که به اندازهی خود سینمای تاریخی سرشناس هستند و مخاطبان قدیمیتر سینما بلافاصله با شنیدن نام این ژانر به یاد آنها میافتند؛ سکانسی مانند سکانس ارابهرانی در یک میدان که به راستی نفس گیر است و ویلیام وایلر و البته سرجیو لئونه که دستیار ویلیام وایلر بود، با پشت سر گذاشتن مصائب بسیاری آن را ساختند. فیلم کشتار با ارهبرقی در تگزاس ساختهی توب هوپر از فیلمهای ترسناک جریانساز و درجهیکی بود که روی آثار بسیاری تأثیر گذاشت، و فرنچایزی با آن به راه افتاد که در کنار مجموعهفیلمهایی مثل «هالووین» (Halloween) یا «جمعه 13ام» (Friday the 13th) ادامه یافت.

نسخه هالند از پارکر به مذاق کسانی خوش آمد که یا از طریق تجربه زندگی خود توانستند با شخصیت او ارتباط برقرار کنند یا از این شاکی بودند که مگوایر و گارفیلد اصلا نتوانستند به شخصیت «بچه دبیرستانی اجتماعگریز» مردعنکبوتی دست پیدا کنند. مردعنکبوتی شگفتانگیز 2 یکی از فیلمهاییست که طرفداران بر سر آن اختلاف نظر زیادی دارند. اینها همه القابی است که در طول دو دههای که از پخش فیلمهای مردعنکبوتی (اسپایدرمن) میگذرد، به او نسبت داده شده. تا اینکه مککانهی و زلوگر چهرههایی مطرح و پرطرفدار شدند و تهیهکنندههای فیلم به نظرشان رسید میتوانند حالا آن را منتشر کنند و روی حضور این دو چهره مانور دهند و مردم را به دیدنش ترغیب کنند. در این میان بازیهای جانبی دیگری نیز منتشر شدند که باعث شدند ندای وظیفه از گستردهترین شوترهای تاریخ باشد. البته شخصیت متیوز تنها یک حضور کوتاه و پرتنش در فیلم دارد و سایر دقایق آن به شخصیت چاستین اختصاص داده شده است (که خود او آمیزه ای از منابع و شخصیتهای مختلف است).

هم از طرفی خوشحال بودند که این دنیا جانی تازه گرفته و قرار است کلی عنوان جدید ساخته شود، و هم از طرفی تقریبا مطمئن بودند که بدون حضور خود استاد جرج لوکاس، نمیتوان به این فیلمها امید چندانی داشت. بازیهای خوب بازیگران این مجموعه آن را تازه و پرکشش نگه میدارد و از تماشایش خسته نمیشوید. جدیدترین نسخه هم که اخیرا روی پرده رفت، متاسفانه حرفی برای گفتن ندارد و شاید ناامیدکنندهترین نسخهی مجموعه باشد زیرا طرفداران باور کرده بودند که دیوید گوردون گرین (فیلمساز) میتواند این مجموعه را احیا کند. حالا بعد از نزدیک به دو دهه شاید قسمت سوم سهگانهاش دوباره او را نزد منتقدان محبوب کند. اخراجیها بعداز این فیلم، قسمت دو و سه هم داشت و بهطورکلی بهصورت مجموعه درآمد. مجموعه فیگار، در نوشتار جدید خود، تصمیم دارد لیستی از بهترین فیلم های آخرالزمانی را برای شما عزیزان و همراهان همیشگی خود، معرفی کند. به عنوان مثال، فیلم جنگ ستارگان یکی از فیلم های آخرالزمانی است که باید ببینید. یک واژهی روسی که به استفاده از اغوا، جذابیتهای ظاهری و سایر ابزارها برای فریب افراد و گرفتن اطلاعات حساس از آنها اشاره دارد. ما با یک برداشت مدرنتر از داستان هابیل و قابیل روبرو هستیم که در بیشهها اتفاق میافتد و هر لحظهاش، پر از اغتشاش و خودویرانگری است.

اما خوشبختانه این اتفاق برای فیلم بن هور شکل نگرفته و اکنون قطعا معروفترین فیلم کارنامهی او است. پس از این اتفاق مهمانان برای سردرآوردن از ماجرا به پشتبام خانه میروند و متوجه هیولای غولآسایی میشوند که مهمان شهرشان شده است. اما ماجرا چه بود؟ زمانیکه روسها ولایات شیروان و تفلیس و ایروان و دیگر ولایات قفقاز را در نیمه اول قرن نوزدهم از آن خود کردند و سپس در دوره شوروی حاکمیت مطلق خود را در قفقاز و آسیای میانه برقرار نمودند چطور شد که مسلمانان قفقاز و آسیای میانه هر بار که دیگران گفتند به این یا آن الفبا باید گذشت، قبول کردند اما چطور شد که ارامنه و گرجیها به الفبای سنتی و اجدادی خود پیوسته صادق ماندند؟ جنگیر 2: مرتد فیلم کاملا متفاوتی است، اگر قسمت اول را یک درام خانوادگی نامتعارف بدانیم، نسخهی دوم یک فیلم حماسی اکشن-ماجراجویی است که از سکانسهای اکشن غیرمنطقی و تصویرسازیهای سورئال بیمعنا بهره میبرد. همانطور که گفتیم اثر از آن دست فیلمهای ژان کلود ون دام است که داستانش پیچیدگی خاصی ندارد و با تمام تلاشی که گروه برای صحنههای اکشن و دو بازیگر برای نقششان در این فیلم کردهاند نتیجهی کار اصلا شبیه حمله به یک زیردریایی نشده است.

«نیرو برمیخیزد» دقیقا چنین فیلمی است، هم یک اثر دوستداشتنی و جنگ ستارگانی است، و هم متاسفانه ردپای لوکاس بزرگ آنچنان که باید در آن دیده نمیشود. اولین فیلمی بود که در آن چند دختر و پسر جوان را میدیدیم که یکی یکی به دست قاتلی روانی سلاخی میشوند، چیزی که بعدها بارها و بارها و بارها در فیلمهای ترسناک گوناگون تکرار شد. به نسبت فیلمهای فرانکی که تا الان معرفی کردیم «ما جوان می میریم» فیلم متوسط روبهبالایی است. البته شاید الان دیگر گرافیک این بازی حرفی برای گفتن نداشته باشد اما در زمان خود بسیار قوی بود. ژان کلود ون دام از اواخر دههی هشتاد میلادی که وارد سینما شد تا همین الان همواره به عنوان یکی از نمادهای سینمای اکشن شناخته میشود. الف - هشتاد درصد دریافتی در مورد درآمد ناشی از خدمات. در سهگانهی دوم، «انتقام سیث» از همه لذتبخشتر است. به همین دلیل هرچه بیشتر از عمر «انتقام سیث» میگذشت، بیشتر شبیه یک خداحافظی ابدی با دنیای «جنگ ستارگان» میمانست.

پایان غمانگیز فیلم باعث میشود «انتقام سیث» خود را از فیلمهای فضایی احساساتزدهی مشابه که آن زمان زیاد شده بودند، جدا کند. آنها با نظارت کاتزنبرگ اثری به سبک برادوی با قطعات موسیقی از کارکنانی که در حال کار بر روی الیور و دوستان (۱۹۸۸) بودند، ساختند. حتی کوتولهها در آغاز کوچک بودند، انکسار ناآشنایی از دنیای واقعی ما است؛ احتمالا کیفرخواست هرتسوک از طریقهی رفتار انسانهای عادی با افرادی که از نظر فیزیکی، متفاوت هستند یا از مشکلات روانی رنج میبرند. «فلامینگوهای صورتی» مظهر عجیب بودن است؛ یکی از آثار شاخص «جان واترز» که او را احتمالا با فیلمهای شیطنت آمیز و غیراخلاقیاش میشناسید. در حقیقت، توپهای ناواراون میتواند به عنوان یکی از فیلمهای ژانر سرقت نیز تلقی شود، با اجزایی که در آن هر یک از اعضای گروه، مهارت خاصی دارند. آن زمان هواداران نمیدانستند برای یک «جنگ ستارگان» دیگر باید ده سال صبر کنند. جادوگر درباره خانواده ای با پنج فرزند دختر است که بعد از طرد شدن از جامعه ای که در آن زندگی می کردند به جنگل تاریکی پناه می برند تا به تنهایی در مزرعه خود زنده بمانند اما حضور جادوگری در جنگل زندگی آن ها را با حوادث ترسناک و غم انگیزی روبرو می کند.

کوئنتین تارانتینو با ساخت پالپ فیکشن، مسیر ساخت فیلمهای ساختارشکن را برای سایر کارگردانها هموار کرد؛ اما همچنان این فیلم بهعنوان یکی از اولین و انقلابیترین فیلمها در ژانر خود محسوب میشود. ↑ «قدیمیترین سینمای کشور در مسجدسلیمان همچنان فعال است». انگل از مدل کرهای؛ این درام برنده اسکار با ترکیب چند ژانر و نگاهی به ساختار اجتماعی فقیر و غنی در کشور کره جنوبی، نکاهی جالب به داستانی از دو خانواده متفاوت دارد. اگرچه این باعث شده تا همواره توقع از فیلمهای سینمایی این ابرقهرمان بالا باشد، اما نمایشهای اکرانشده در طول این دو دهه همیشه به خوبی آنچه توقع میرفت نبودند. شاید فیلم فارست گامپ تنها فیلم برتر imdb نباشد؛ اما جزو بهترین فیلم ها از نظر imdb است که در رتبه 11 از 250 فیلم برتر imdb قرار دارد. فیلم Last Breath که احتمالا از بهترین فیلم های 2025 خواهد بود، محصول مشترک بریتانیا و آمریکا و بازسازی مستندی به همین نام محصول سال 2019 است. دیگر موضوعی که فیلمهای این ژانر را با آثاری بهتر تبدیل میکند، به عظیم بودن ابعاد مشکل پیشرو برمیگردد؛ کسی از فیلمی که در آن آدمی در جنگلی حوالی خانهاش گم شده استقبال نمیکند؛ چرا که آشنا بودن آن محیط برای مخاطب سینما باعث میشود تا ابعاد خطر را چندان جدی نگیرد و خطر را باور نکند.

این فیلم که مدت زمانی برابر با 1 ساعت و 57 دقیقه داشته، توسط کارگردان مشهور فعلی ریدلی اسکات (Ridley Scott - سازنده فیلم هایی چون گلادیاتور، Blade Runner، هانیبال و American Gangster) ساخته شد و با توجه به تم علمی تخیلی خود به یکی از خرده فرهنگ ها در صنعت سینما تبدیل گردید. فیلم علمی تخیلی «دنیای گمشده: پارک ژوراسیک» هرچند نتوانست به موفقیت چشمگیر نسخه اول دست یابد، اما به خاطر صحنههای اکشن و جلوههای ویژه چشمنواز، توانست توجه تماشاگران را جلب کند. ۹ - مؤسسات عامالمنفعه که به ثبت رسیده و درآمد آنها به موجب اساسنامه منحصراً به مصرف تحقیقاتی علمی و فنی - حفظ آثار باستانی -تعلیم و تربیت بهداشت برسد مشروط بر این که بر درآمد و هزینههای آنها از طرف دولت یا شهرداری نظارت شود و همچنین مجامع حرفهای که بهموجب قوانین خاص تشکیل شدهاند به تشخیص هیأت وزیران. تبصره - نقاط مرزی و سواحل غیر معمور مشمول این ماده به پیشنهاد وزارت دارایی و تصویب هیأت وزیران تعیین میشود. تبصره ۱ - در صورتی که مالک قبلاً بابت تخلیه ملک خود وجهی به عنوان حق واگذاری محل به مستأجر پرداخت و از مستأجر بعدی مبلغبیشتری بابت انتقال حق واگذاری محل دریافت کند درآمد مشمول مالیات مالک عبارت است از اضافه دریافتی او نسبت به آنچه قبلاً پرداخت کردهاست.

اما صرف نظر از فرآیند تولید و پخش عجیبوغریبش، کشتار با ارهبرقی در تگزاس: نسل بعدی فیلم واقعا بدی است. فیلم «پایان دنیا» اما یکی دیگر از همان فیلمهای بریتانیایی خاص اوست که امضایش در تکتک لحظات فیلم دیده میشود؛ از آن دست فیلمهایی که شاید کسی غیر از او قادر به خلقش نیست. اکثر منتقدان پس از تماشای مرتد، به این نکته اشاره داشتند که یکی از بدترین فیلمهایی است که در عمر خود تماشا کردهاند و حتی خالق نسخهی اصلی، ویلیام فریدکین فقید هم بعدها گفت که بخشهایی از آن را تماشا کرده است و «بدترین چهل دقیقهی زندگی من بود». «بازگشت جدای» از نظر داستانی، آخرین قسمت فیلمهایی است که خود لوکاس خالق آنها بود. در آخر بد نیست بدانید که این فیلم، آخرین فیلم کارگردانش جان جی آویلدسن بود و متاسفانه پس از اتمام ساخت این فیلم درگذشت. و وقتی صحبت از مهارت میشود، بایستی اشاره کرد که کارگردان این فیلم یعنی جی لی تامپسون، در حالی که به طور مشخص فیلمساز فوقالعادهای نبود، استادکار بزرگی بود و در ساختن سرگرمی محکم و بیتکلف برای بزرگسالان چیرهدست بود که دیگر اثری از آنها نیست و به کلی ناپدید شدهاند. اما همهی اینها طبیعی مینماید وقتی متوجه میشوید که فولر فیلم را از خاطرات زمان خدمتش در جنگ جهانی دوم ساخته است؛ همهی نبردها و شخصیتها به طور مستقیم از تجارب واقعی او گرفته شدهاند.

گرین در وهلهی اول، همان روش هالووین را پیادهسازی کرده است، یعنی نادیده گرفتن همهی دنبالهها و ساخت یک دنبالهی مستقیم برای قسمت اصلی. به همین دلیل، او یک گروه تعقیب تمامعیار و مجهز برای کشتن مکس و فیوریوسا و بازگرداندنِ زنهایش راهی بیابان میکند. مرجع مذکور بر طبق مقررات این قانون و قانون استخدام کشوری و سایر مقرراتموضوعه نسبت به موضوع مرجوع رسیدگی و رأی بر برائت یا محکومیت صادر مینماید رای مزبور برای کارمند مورد تعقیب در مورد مجازاتهایبندهای الف و ب ماده ۵۹ قانون استخدام کشوری قطعی است و در سایر موارد برای متهم و به طور کلی برای دادستان انتظامی مالیاتی قابل تجدید نظراست. باغ خسرو شهر الله آباد در شهر الله آباد که بزرگترین اجتماع یا حج هندوها بنام کمب ملا برگزار می شود. برادرم خسرو فیلمی ایرانی به کارگردانی احسان بیگلری، نویسندگی پریسا هاشمپور و بیگلری و تهیهکنندگی سعید ملکان محصول سال ۱۳۹۴ است.

فیلمی که پر است از خون و خونریزی و نمایش سکانسهای ترسناک و اذیت و آزار. از سوی دیگر او مدام یکی از این دو پسرک را مورد آزار و اذیت قرار میدهد یا این که بدون دلیل خاصی بازی در داخل خانه را منع میکند. پروژه در سه ماه و با بودجهای 50 میلیون دلاری ساخته شد (استودیو 35 میلیون دلار هم برای پروژهی پل شریدر هزینه کرده بود، در حقیقت آنها حدود 90 میلیون دلار برای این دو فیلم خرج کردند). این زاویه به سطح آب زیرزمینی در محل اجرای پروژه بستگی دارد و بع عنوان معیاری برای اجرای سیستم نگهداری موقت در نظر گرفته میشود. وارنر که از نسخهی شریدر رضایت نداشت و آن را ترسناک نمیدانست (در ادامه به جزئیات آن خواهیم پرداخت)، در ابتدا قصد داشت تا یک فیلمساز دیگر را به پروژه بیاورد، کسی که سکانسهای جدیدی به فیلم اضافه کند تا شاید وحشتناکتر شد. منوچهر یکی از برادران لیلا قصد دارد برادرانش را اغفال به کلاهبرداری کند تا پول پیش خرید ماشین را بالا بکشند.

فقط جک رایان با بازی الک بالدوین، دیدگاه متفاوتی در رابطه با این موضوع دارد: او معتقد است که رامیوس قصد دارد فرار کند. به علاوه برخی فیلمهایی که در رابطه با آنها ساخته شدهاند فیلمهای بینظیری هستند. در اکثر مواقع بهترین فیلمهای ژانر بقا آنهایی هستند که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شدهاند. فیلم سینمایی «کرید ۳» یک درام ورزشی در لیست بهترین فیلمهای 2023 و دنباله فیلم «کرید ۲» است که سال ۲۰۱۸ اکران شد. بعد از این فیلم به علت ممنوعالفعالیت بودن تا اوایل دهه ۷۰ فیلمی نساخت و با درام جنایی میخواهم زنده بمانم فیلمنامهای از رسول صدرعاملی و بر اساس داستان زندگی پدرام تجریشی فعالیت خود را دوباره آغاز کرد. رابرت دنیرو، بازیگر نامدار هالیوود، علاوه بر ایفای نقش اصلی، تهیه کنندگی و کارگردانی این درام جاسوسی جذاب را نیز بر عهده داشته است. «جرج پالفی» در دههی اول قرن بیست و یکم، دو فیلم پریشانکننده و تفکربرانگیز ساخت: فیلم تجربی «هاکل» (Hukkle) که هیچ دیالوگی ندارد و تاکسیدرمی که «بادی هارور»، عناصر سینمای هنری و سبک داستانگویی آثار ادبی حماسی را با یکدیگر ترکیب کرده است. حالا این خانواده عجیبوغریب باید بهکمک مادر خوشبینشان، لیندا، برادر کوچک اما بامزهشان، آرون، سگ بانمکشان، مونچی، و دو روبات کمهوش اما دوستانه، راهی برای نجات بشریت پیدا کنند.

اما متاسفانه ریمی برنامههای دیگری داشت. جدا شدن این دوستان و چیرگی احساسات بر منطق خطر دیگری را نمایان میکند: ترس از رفیق بغل دستی خود؛ در این شرایط حتی خواب هم به چشم کسی نخواهد آمد. آن سوتر نمایش این احساسات جاری باعث میشود که من و شمای مخاطب احساس کنیم که تک تک شخصیتها را از نزدیک میشناسیم؛ چرا که به وسیلهی چیره دستی فیلمساز، آنها همچون هر آدم دیگری، با همه نوع احساسات گاه متضاد انسانی تعریف میشوند. او نقش فیلمساز پرشور و مشتاقی را بازی میکند که عاشق یک آدم غیرقابل پیشبینی معتاد میشود. آنها عمدتا عدهای آدم معمولی هستند که فقط به غرایز خود وابسته میمانند، در حالی که در فیلم خاکستری چنین نیست و قهرمان داستان به جای آشتی به محیط و امید برای نجات، زمین بازی را به یک محیط جنگی تبدیل میکند تا با موانع پیش رویش مبارزه کند. حتی معماها و سرنخ هایی که قراره شما رو به دکمه قرمز و نجات زمین برسونه، علاوه بر ایجاد هیجان و حس ماجراجویی، چالش سختیه که تداعی کننده لحظات نفس گیر و مهم تصمیم گیری تو شرایط جنگیه.